درد دارد این نوشته ها

برای رفتنی که انتظار او را میکشم

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

۶ مطلب در بهمن ۱۳۹۰ ثبت شده است

درد دارد این نوشته ها - تمام شد البته تا مدتی انشاالله 

 

تا زمانی که خالص برای خدا نباشد

ننویسم بهتر است

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۰ ، ۱۴:۵۱
مهدی
درد دارد این نوشته ها - تمام

 

آخرین برگ سفر نامه باران

فعلا تمام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۰ ، ۱۹:۵۲
مهدی
درد دارد این نوشته ها - پست ترین روز های زندگی امآنقدر افتاده ام در اعماق که بعید می دانم حالا حالا ها قد علم کنم/ چا ها را بلد بودم ولی راه نیافتادن در آن را یاد نگرفته ام

اکنون در درون چاه با شما صحبت می کنم

تاریک است

بوی لجن می دهد

میتوان تصوری را از جهنم در ذهن داشت

قاتلت در کنارت است

جهنم نزدیک است

کاظم کجایی حاجیت غرق شد...............................................

خودم اراده نکنم

نه کاظم و نه سید محسن و نه امثال آنها  هیچ کاری نمی کنند

راستش را بخواهید .......

ولش  کن

                                                                

   به نقل از دوستم

  خودش گفت در وبلاگ بنویس

و من می گویم

اولین قدم در عاشقی ؛ فراموشیست

پس

غسل شرافت کن

برنامه ریزی کن

از نفست حلالیت بطلب

و بعد از طهارت کامل

لطف کن و با کار و برنامه و مطالعه یک لحظه هم خود را بیکار نبین

تمام برادر

یک مورد دیگر هم بگویم

کاظم و سید محسن هستند 

شما(ما) کجایید ؟؟؟؟؟؟؟؟

--------------------------------------------------------------------------------------------------

نکته: حلال بفرمایید که اصل و فرع مطلب را نمی توان به حاشیه زد 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۰ ، ۱۹:۲۱
مهدی
درد دارد این نوشته ها - ترنم یک راز۲۸ دی ۶۱

توی یک شیار سه متری در سرمای ۷ درجه زیر صفر  ارتفاعات پاوه با زیراندازی از برف کاظم و سید محسن در حالی از رازی حرف می زدند که خدا بود و آن دو . ترس ؛ تاریکی ؛ لرزش صدای باد در فضا ؛ هیچ کدام کاظم را از شنیدن این راز منصرف نکرد .  

راز ؛ پنهان نبود

راز ؛ راز محسن نبود

راز گرمابخش وجود محسن بود.

راز ؛ راز تفاوت سید محسن بود .

و کاظم راز را شنید تنش سرد شد آب در گلویش خشک شد احساس تنهایی کرد و با چهره ای خسته نگاه از محسن برداشت و تا صبح به رازش فکر کرد و برای اولین بار محسن برایش غریبه شد.

----------------------------------

۲۹ دی ماه ۶۱

هر که دارد هوس کرب بلا بسمه الله

هر که دارد به سر شور و نوا بسمه الله

ذکر صبح سید محسن ؛ کاظم را به خود آورد و با سلامی خواب آلود صورتش را با برف شاداب کرد و بعد از صرف صبحانه ای که نان خشک بود خود را به پایین ارتفاعات رساندند تا اطلاعات جمع آوری شده از اوضاع منطقه و آرایش و تعاد نظامی ها و غیرنظامیان مزدور را به فرمانده اعلام کنند .هر بار که سید محسن برای شناسایی منطقه می رفت کاظم نیز همراه او بود

خود کاظم بعد ها گفت که دلشوره ایی که در نبود سید محسن در من وجود دارد کمتر از مرگ نیست و این دلیل همراهی او با سید بود  

بازگشت آنها به مقر بازگشت سید محسن و کاظم نبود بلکه بازگشت سید محسن و کاظمی دیگر بود.

کاظمی کم حرف ؛ غمگین و شاید عاشق و یا در حال عاشق شدن

و این داستان ادامه دارد.......

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۰ ، ۱۱:۴۴
مهدی
درد دارد این نوشته ها - معرفتی از جنس اوگفتم:

رابطه شما و امام رئوف رابطه سیاه وسفید است
ولی مرز ندارد
اصلا امام مرز ندارد
انتها ندارد
اصولا معرفت به اما هم سیاه است
یعنی رنگی که تمام رنگ ها را در خود حل می کند
سیاهی که سفید ؛ سفید است
مثل نور معرفت حضرت زهرا
راستی می شود تصور کرد نوری که سیاه باشد.
نوری که انتها و ابتدایش عرش باشد.
سیاهی چادرهای سیاه  مرا یاد معرفت می اندازد.
معرفتی از جنس او

=================================================

ریز نوشت ۱:این حرف ها با بسمه الله نوشته شده است

ریز نوشت ۲: پشت سر آب روان که آب نمی ریزند.

ریز نوشت ۳: خدایا در این مورد عادل نباش بیشتر از حقمان به ما عنایت کن ای رحمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۰ ، ۲۰:۲۳
مهدی
درد دارد این نوشته ها - کعبه و ....... مقصود تویی تومن نمی تونم بیام حج مصطفی

با این شرایط؛ جنگ ؛ حج منه مصطفی

                                                           قسمتی از گفته های شهید بابایی در سریال شوق پرواز

====================================

ریز نوشت ۱: می دونید ۳۲۰۰ میلیارد پول ثبت نامی های حج امسال بوده. مستحبی را می گم ها

۳۲۰۰ میلیارد تقسیم بر ۶میلیون میشه چند خانوار........

میشه چند وام ازدواج

ریز نوشت ۲: واقعا بعضی شهدا ؛ شاهد بر زندگی من(ما) هستند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۰ ، ۱۹:۵۶
مهدی